عشق خداوند به بندگانش بر طبق آیات قرآن
قرآن, سوره 3, آیات 31 و 32
“بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است”
“بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند کافران را دوست ندارد”
تصویری که از خداوند در قرآن مجید رسم شده است , متفاوت با تصویری است که بعضی ادیان بزرگ دیگر نمایش می دهند. بر طبق نظر مسلمانان, رفتار خداوند مجموعه ای است از عشق و محبت به انسانهای خوب و ابراز انزجار از انسانهای بد. به این موضوع حداقل در چهل آیه از آیات قرآن بر مبنای تصویری روشن از انسانهای خوب و بد اشاره شده است. هدف این مقاله این است که این تصویر از انسانهایی که خداوند آنها را دوست دارد برمبنای آیاتی از قرآن تصویر شود.
همانطور که در دو آیه بالا به آن اشاره شده است, قدم اول برای دریافت عشق خداوند, دنبال کردن مسیری است که پیامبرانش به ما نشان داده اند. این زیباترین تصویری است که می توان از عشق دو طرفه خالق و مخلوق ترسیم کرد. اگر خداوند را دوست دارید, قرآن شما را راهنمایی می کند تا خود را آماده دریافت عشق خداوند بکنید. ولی در عین حال به این موضوع نیز اشاره شده است که اگر از راه راستی که پیامبران نشان داده اند پیروی نکنید, مشمول عشق خداوند نخواهید شد.
این موضوع, احتیاج به توضیحات بیشتری دارد تا منظور قرآن از راه درست و خصایل انسانهای خوب آشکار شود. شاید بتوان گفت که بارزترین مشخصه انسانهای خوب که در پنج آیه (2:195, 3:134, 3:148, 5:13 و 5:93) از آیات قرآن به آن اشاره شده است,نیکوکاری نسبت به بقیه انسانهاست. نیکوکاری می تواند کمک به انسانهای فقیر, حمایت از یتیمان و یا حتی احترام به پدر و مادر باشد.
علاوه بر این, بر طبق قرآن, انسانهایی که خداوند دوستشان دارد انسانهایی هستند که:
از خود در برابر گناه محافظت می کنند (3:76, 9:4, 9:7)
منصفانه قضاوت می کنند (5:42, 49:9, 60:8)
در راه خدا تلاش و مجاهده می کنند (61:4)
خود را برای خداوند خالص می کنند (2:222, 9:108)
از کارهای بد توبه می کنند (2:222)
به خداوند توکل می کنند (3:159)
و در برابرمشکلات صبور هستند (3:146)
موضوع: "بدون موضوع"
حدیث (5) امام على علیه السلام :
مَن أمَرَ بِالمَعروفِ شَدَّ ظَهرُ المُؤمِنِ وَ مَن نَهى عَنِ المُنکَرِ أَرغَمَ أَنفَ المُنافِقِ وَ أَمِنَ کَیدَهُ؛
هر کس امر به معروف کند به مؤمن نیرو مى بخشد و هر کس نهى از منکر نماید بینى منافق را به خاک مالیده و از مکر او در امان مى ماند.
کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص51، ح1
خداوند هیچ قفلی را بدون کلیدش خلق نمی کند
سخنان پناهیان در بیت رهبری
دون ولایت کار را به جاهای خطرناک میکشاند، گفت که نباید عدالت را بهانهای برای اقدام علیه ولایت قرار داد چرا که قطعاً ولایت بر عدالت مقدم است.
به گزارش فارس، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در مراسم شام غریبان حضرت صدیقه طاهره(س) که امشب در بیت مقام معظم رهبری و با حضور رئیسجمهور و جمعی از شخصیتهای کشوری و لشکری و خیل عظیم عزاداران آن حضرت برگزار شد، با تأکید بر لزوم مراقبت انسان در برابر امتحانات، خاطرنشان کرد: باید انسانهای خوب هم مراقب باشند تا همین خوبیهایشان بعدها سد راه و علت انحرافشان نشود.
وی در ادامه به جریان نافرمانی ابلیس پس از شش هزار سال عبادت اشاره کرد و بر اهمیت عاقبت به خیری و لزوم نگرانی دائمی مؤمن برای عاقبت بخیر شدن تأکید کرد و گفت: باید همه را به عاقبت به خیری سفارش کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان در این لحظه از سخنان خود با بیان اینکه دعای امام عادل نافذ است، دعا کرد که “الهی عاقبت همه ما را به خیر بگردان. ”
پناهیان از رهبر معظم انقلاب خواست تا این دعا را با آمین خود همراهی کنند.
وی در ادامه سخنان خود بر تقدم ولایت بر عدالت تأکید کرد و با اشاره به مقابله معاویه با امیرالمؤمنین علی (ع)، به قرائت نامه معاویه به امام علی(ع) و پاسخ بسیار پرعمق ایشان به نامه معاویه پرداخت و گفت: نباید عدالت را بهانهای برای اقدام علیه ولایت قرار داد چرا که قطعاً ولایت بر عدالت مقدم است.
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان با بیان اینکه عدالت بسیار شیرین است و در برخی روایات از آن به عنوان تسکیناً للقلوب یاد شده است، تأکید کرد: با این وجود عدالتزدگی منهای ولایت کار را به جاهای بسیار خطرناکی میکشاند و خوارج نمونه بارز این موضوع هستند.
وی با اشاره به جریان قتل فجیع عبدالله ابن خبّاب به دست خوارج گفت: عدالتزدگی بیولایت گاهی کار انسان را به چنین جاهایی میرساند.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه انسانهای خوب باید بیش از دیگران مراقب خود باشند، گفت: گاهی همین خوبیها سد راه انسان میشود. در اول انقلاب نیز برخی مبارزین و انقلابیون وجود داشتند که بعدها 180 درجه روش خود را تغییر دادند.
پناهیان در ادامه با تأکید بر اینکه این امتحانات سخت، علائم نیکوئی هستند و ما باید این امتحانات را بگذرانیم، به بیان روشهای جلوگیری از انحراف “انسانهای خوب ” پرداخت و گفت: یکی از این روشها که در زیارت جامعه کبیره و آیه 16 سوره توبه آمده است، پرهیز از “ولیجه ” است. ولیجه یعنی کسی که در قلب انسان نفوذ میکند و بر او تأثیر میگذارد که “فهی طاغوت! ”
وی خاطرنشان کرد: یکی از راههای منحرف نشدن، پرهیز از همین ولیجههاست.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان با بیان اینکه باید از این امتحانات سخت که علائم ظهور است سربلند بیرون بیایم، به محبت ویژه خداوند به بندگانش اشاره کرد و گفت که خداوند قطعاً انسانها را یاری میکند.
پس از پایان سخنان حجتالاسلام والمسلمین پناهیان، حاضرین در حسینیه امام خمینی(ره) به سوگواری برای بانوی دو عالم، حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(س) پرداختند.
مستندات | امام خامنهای | سوءظن به خدا، خصوصیت مشترک منافقین و مشرکین
شناسنامه
عنوان: بیانات در دیدار سفرا و رؤسای نمایندگیهای سیاسی ایران در خارج از کشور
زمان: 1390/10/07
منبع: دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای
رهبر معظم انقلاب:
به خدای متعال باید حسنظن داشته باشیم. خداوند متعال ملامت میکند آن کسانی را که به او حسنظن ندارند؛ سوءظن به خدا دارند. سوءظن به خدا چیست؟ سوءظن به خدا این است که انسان خیال کند این که فرموده است: «و لینصرنّ الله من ینصره»، خلاف واقع است؛ یا این که فرموده است: «الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا»، وعدۀ تخلفپذیری است.
آن وقت خدای متعال در سورهی فتح میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین بالله ظنّ السّوء»؛ خصوصیت مشرکین و مشرکات و منافقین و منافقات این است که به خدا سوءظن دارند. بعد میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و سائت مصیرا». نباید به خدا سوءظن داشت. خدای متعال گفته است: اگر برای من، برای پیشبرد دین من، برای احیای ارزشهای مورد قبول من حرکت کنید، اقدام کنید، من به شما کمک میکنم. این راست است، این وعدۀ الهی است.
اشاره
اینک لحظهی پر شکوه یک پیوند آسمانی از راه رسیده است. دو رهرو جوان می خواهند بر اساس خواست و رضای خداوند، دست در دست هم، راه زندگی را به سوی هدف والای آن سیر کنند. راستی! این چه میثاق عمیق و مهمی است! طبع و غریزه، «زوج» می خواهد. روان پر تلاطم، «همسر» می طلبد. روح بی قرار، بدون«او» احساس نقصان و کمبود می کند. خداوند هر یک را بدون دیگری نمیپسندد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله «ازدواج» را سنت خویش و راه رسیدن به رضای الهی و صیانت بخشیدن به نیمی از دین معرفی میکند. می خواهند بیشتر بدانند تا با هشیاری «بله» بگویند. شنیدن از این «سید» چقدر مغتنم است. خوشا بحالشان! *
هدف زندگی
زندگی یک کاروان طولانی است که منازل و مراحلی دارد، هدف والایی نیز دارد. هدف انسان در زندگی باید این باشد که از وجود خود و موجودات پیرامونش برای تکامل معنوی و نفسانی استفاده نماید. اصلاً ما برای این به دنیا آمدهایم. ما در حالی وارد دنیا می شویم که از خود اختیاری نداریم. کودکیم و تحت تأثیر هستیم، اما تدریجاً عقل ما رشد می کند و قدرت اختیار و انتخاب پیدا میکنیم. این جا آن جایی است که لازم است انسان درست بیندیشد و درست انتخاب کند و بر اساس این انتخاب حرکت کند و به جلو برود. اگر انسان این فرصت را مغتنم بشمرد و از این چند صباحی که در این دنیا هست خوب استفاده کند و بتواند خودش را به کمال برساند، آن روزی که از دنیا خارج میشود، مثل کسی است که از زندان خارج شده و از این جا زندگی حقیقی آغاز میشود.
ازدواج، یک ارزش اسلامی
مطلب اصلی و اول، این است که این ازدواجی که خدای متعال سنت قرار داده و آفرینش هم آن را اقتضا میکند، یکی از نعمتها و اسرار الهی و یکی از پدیدههای اجتنابناپذیر زندگی بشری است. میشد که خداوند در قوانین آسمانی، این موضوع را لازم، واجب و حتمی و مجاز کند و مردم را رها کند تا یکی یکی بروند و با هم ازدواج کنند، اما این کار را نکرده است. بلکه ازدواج را یک ارزش قرار داده، یعنی کسی که ازدواج نمیکند خود را از این ارزش محروم نموده است
خداوند اصرار دارد
از نظر اسلام، تشکیل خانواده یک فریضه است. عملی است که مرد و زن باید آن را به عنوان یک کار الهی و یک وظیفه انجام بدهند. اگر چه شرعاً در در زمرهی واجبات ذکر نشده، اما به قدری تحریص و ترغیب شده است که انسان میفهمد خدای متعال بر این امر اصرار دارد، آن هم نه به عنوان یک کارگزاری، بلکه به عنوان یک حادثهی ماندگار و دارای تأثیر در زندگی و جامعه. لذا این همه بر پیوند میان زن و شوهر تحریص کرده و جدایی را مذمت نموده است.
خداوند از زن و مرد تنها خوشش نمیآید
خدای متعال از زن و مرد تنها خوشش نمیآید، مخصوصاً آنهایی که جوانند و بار اولشان است. مخصوص جوانها هم نیست. خدای متعال از زندگی مشترک و مزدوج خوشش میآید.آدم تنها، مرد تنها و زن تنها که همهی عمر را به تنهایی میگذرانند، از دید اسلام یک چیز مطلوبی نیست مثل یک موجود بیگانه است در مجموعه پیکرهی انسانی. اسلام این طور خواسته که خانواده، سلول حقیقی مجموعهی پیکرهی جامعه باشد نه فرد تنها.
سنت پیامبر:
ازدواج به موقع روایت معروفی داریم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودهاند: نکاح سنت من است. البته این سنت آفرینش است، سنت میان انسانها و همه اقوام و ادیان است. پس چرا فرمودهاند سنت من؟ چه اختصاصی وجود دارد؟ شاید از این جهت باشد که اسلام بر این امر تأکید بیشتری ورزیده و این تأکید در ادیان الهی دیگر کمتر است. شما ملاحظه می کنید این تأکیدی که اسلام بر ازدواج کرده در این مکاتب اجتماعی و فلسفههای رایج اجتماعی و سیاستهای معمولی دنیا، وجود ندارد. اسلام اصرار دارد که پسرها و دخترها در همان سنینی که برای ازدواج آمادهاند ازدواج نمایند.6 نکاح، علاوه بر یک تقاضای طبیعی، یک سنت دینی و اسلامی نیز هست. بنابراین خیلی آسان است که کسی از طریق این اقدام و عمل که طبیعت و نیاز او آن را ایجاب میکند، ثواب هم ببرد؛ چون سنت است و به قصد ادای سنت پیامبر و اطاعت امر ایشان به این امر اقدام نماید.7 ازدواج یک سنت طبیعی و الهی است. این را پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به سنت خودشان تعبیر میکنند. معنایش این است که در اسلام بر روی این مسئله تأکید ویژهای شده. چرا؟ به خاطر اهمیت این مسئله، به خاطر تأثیر عمیق تشکیل خانواده در تربیت انسان، در رشد فضایل، در ساخت و ساز انسان سالم از لحاظ عاطفی، رفتاری، روحی و تربیتهای بعدی.8 *
ازدواج در حال شور و شوق
پیامبر اکرم اصرار داشتند جوانها زود ازدواج کنند – چه دخترها و چه پسرها – البته با میل خوشان و اختیار خودشان، نه اینکه دیگران برایشان تصمیم بگیرند. ما هم باید در جامعهی خودمان این را رواج دهیم. جوانها در سنین مناسب، وقتی از دوران جوانی خارج نشدهاند، در همان حال گرمی و شور و شوق، باید ازدواج کنند. این بر خلاف برداشت و تلقی خیلی از افراد است که خیال میکنند ازدواجهای دوران جوانی، ازدواجهای زودرس است و ماندگار نیست. درست برعکس است، این طور نیست. اگر درست صورت بگیرد، ازدواجهای بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود و زن و شوهر در چنین خانوادهای کاملاً با هم صمیمی خواهند بود.
ازدواج در آغاز احساس نیاز
اسلام اصرار دارد بر این که این پدیده در اوان خود، هر چه زودتر، از آغاز احساس نیاز انجام گیرد. این هم از اختصاصات اسلام است، هر چه زودتر بهتر. زود که می گوییم یعنی از همان وقتی که دختر و پسر احساس نیاز میکنند به داشتن همسر؛ هر چه این کار زودتر انجام بگیرد، بهتر است. علت چیست؟ علت این است که اولاً برکات و خیراتی که در امر ازدواج وجود دارد در وقت خود و زودتر از این که زمان بگذرد و عمر تلف بشود، برای انسان حاصل خواهد شد. ثانیاً جلوی طغیانهای جنسی را میگیرد. لذا می فرماید: «من تزوّج احرز نصف دینه»[1].طبق این روایت معلوم میشود که نصف تهدیدی که انسان دربارهی دین خود میبیند از طرف طغیانهای جنسی است که خیلی رقم بالایی است
برکات و فواید ازدواج
فرصت ازدواج و آرام گرفتن در یک مجموعهی خانواده، یکی از فرصتهای مهم زندگی است. برای زن و مرد – هر دو – این یک وسیلهی ارامش و آسایش روحی و وسیلهی دلگرم شدن به تداوم فعالیت زندگی است. وسیلهی تسلّی، وسیلهی پیدا کردن یک غمخوارِ نزدیک که برای انسان در طول زندگی لازم است قطع نظر از نیازهای طبیعی انسان که نیازهای غریزی و جنسی می باشد، مسألهی تولید نسل و داشتن فرزند هم خود از دلخوشیهای بزرگ زندگی است. پس میبینید از هر دو طرف که انسان نگاه میکند، ازدواج یک امر مبارک و یک پدیدهی بسیار مفید است. البته مهمترین فایدهی ازدواج، همان تشکیل خانواده است و بقیهی مسائل، فرعی و درجهی دو و یا پشتوانهی این مسئله است؛ مثل تولید نسل یا ارضای غرایز بشری، اینها همه درجه دو است، درجهی اول همان تشکیل خانواده است.11 بنای نسل بشری به ازدواج است. انتقال تمدنها و فرهنگها به ازدواج است. بقای استقلال جوامع – چه از لحاظ سیاسی و چه از جهات دیگر – به ازدواج است. برکات فراوانی بر ازدواج است.12 * مورخهی 6/10/1372 15. خطبهی عقد مورخهی 4/9/1375 16. خطبهی عقد مورخهی 11/6/1372 17. خطبهی عقد مورخهی 28/11/1378 18. خطبهی عقد مورخهی 29/3/1381 19. خطبهی عقد مورخهی 13/10/1377 20. خطبهی عقد مورخهی 11/5/1375 21. خطبهی عقد مورخهی 19/1/1377 22. خطبهی عقد مورخهی 11/12/1373 23. خطبهی عقد مورخهی 10/2/1376 24. خطبهی عقد مورخهی 18/5/1374 25. خطبهی عقد مورخهی 23/9/1373 26. خطبهی عقد مورخهی 16/5/1379 [1] بحارالانوار، ج100، ص219 [2] وسائل الشیعه، ج20، ص67. [3] بحارالانوار، ج49، ص269.
امام حسن عسگری
«هنگامي که حضرت بقية الله ارواحنا فداه متولد شد، امام حسن عسکري عليهالسلام فرمود: کسي را به سوي «ابو عمرو» بفرستيد. هنگاميکه (عثمان بن سعيد) به خدمت آقا رسيد، فرمود:«اشتر عشرة الاف رطل خزا و عشرة الاف رطل لحما، و فرقه و احسبه علي بني هاشم، وعق عنه بکذا و کذا شاة».«10000 رطل نان بخر، و 10000 رطل گوشت بخر، و آنها را در ميان بني هاشم تقسيم کن و انعام کن، و اين مقدار گوسفند تهيه کرده، عقيقه ي او قرار بده».
اثباة الهدي/ ج3/ ص484
امام رضا علیه السلام: «هر كس شخص معصيتكارى را دوست بدارد، او خود معصيتكار است (منظور این است که کسی را به خاطر معصیتش دوست بداریم. مثلا یک نوازندهی موسیقی حرام را به خاطر آن نواختن دوست داشته باشیم)، و هر كس مطيعى را دوست بدارد، او مطيع است، و هر كس ستمكارى را اعانت نمايد، خود ظالم است، و هر كس عادلى را پشتيبانى نكند (یک انسان پاکی را در راهی که میرود تنها بگذارد) خود ستمكار است، آرى ميان خدا و احدى خويشى نيست (این از موارد عدالت خداوند است که به تمام بندگانش یکسان پاداش میدهد)، و هيچ كس به ولايت (یعنی پیوند) و دوستى خداوند نرسد مگر از راه طاعت (در قرآن هست که الله ولی الذین آمنوا؛ یعنی ولایت الهی برای کسی است که ایمانش درست باشد و حداقل ایمان این است که کسی گناه نکند. مستحکم بایستد و تحمل کند و از حرف مردم خسته نشود. این مقدار، باعث میشود که خدا برای انسان دلسوزی کند. هر چقدر ایمان بیشتر شود، دلسوزی خداوند بیشتر میشود)، و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به فرزندان عبد المطّلب فرمود: با اعمال نيك خود نزد من آیيد نه با نسبهاى خود.»
از پدرم پرسیدم برای چی انقلاب کردید؟
پاسخ داد: پسرم برای اسلام
گفتم :
مگه اون وقت ها نماز نمیخوندی؟
_ چرا .میخواندم
مگه مسجدنمیرفتی؟_بله می رفتم
مگه مکه نمیرفتی؟ _بله می رفتم
مگه محرم تکیه ودسته نبود؟_ بله بود.
مگه زنت حجاب نداشت؟چراداشت.
مگه سود و نزول بدنبود؟ بدبود.
مگه ناموس محلتون حرمت نداشت؟چرازیاد داشت.
مگه صدای اذان از رادیو پخش نمیشد؟چرا میشد.
گفتم خب پس چه تغییری ایجادکردید؟
کمی درنگ کرد
وهیچ پاسخی نداشت!؟
…. .(شبهه خلاصه شده)
مساجد خالی و بزم های شبانه …
ﻣﺎ ﻧﺴﻠﮯ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ پدﺭﻣﺎﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ ماﺩﺭﻣﺎﻥ ..ما ﺑﻪ ﻓﻨﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ..
ﻧﺴﻠﮯ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﺷﺪﯾﻢ .!
ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﻓﯿﻠﺘﺮ .!
ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺯﺩ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﻠﯿﺲ !!
ﺣﯿﻒ ﺷﺪ ..ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﺩﻧﯿﺎيي ﮐﮧ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﻟﮕﺪ ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ..
پاسخ :پسر نازنینم :
از عصر جمهوری اسلامی گفتی و مشکلات آن .
پسرم برخی ادعاهایت را قبول دارم و انکار مشکلات دروغی بیش نیست،همانطور که سیاه نمایی نیز خیانتی بیش نیست
امام راحل در وصیت نامه شان نوشتند:
هیچ کس مدعی نیست بعد از انقلاب توانسته ایم اسلام کامل را اجرا کنیم.
اما پسرم ای کاش شنیده هایت از زمان شاه را می دیدی!
پسرم برایت از اسلام کاریکاتوری بیش طراحی نکرده اند. اگر اسلام در نماز و روزه و اذان وحج خلاصه شدد، اهل نهروان و بنی امیه دینداران بودند و نیاز به سیف علی(ع) و قیام حسین(ع) نبود.
پسرنازنینم:
اذانی که فقط بیدارت کند ولی بیدارت نکند!!اذان بلال نیست ، سمفونی بی محتوایی است که در کاخ یزید و مامون و آل سعود و در فارسی وان!هم نواخته می شود.
نازنینم:
بله در آن زمان عده ای!نماز می خواندند ولی اقامه نمی کردند..
نماز بدون جهاد و دشمن شناسی و استکبار و طاغوت ستیزی و تولی و تبری هنر بی ارزش تشیع لندنی است نه تشیع غیور علوی و ایرانی!!
زیر پرچم حکومتی ایاک نعبد را زمزمه می کردیم که قبله اش کاخ سفید بود و خدایشان روزولت و نیکسون و آیزنهاور..
پدرت به مسجدی می رفت که مجاهدان انقلابی اش و غفاری ها و سعیدی ها زیر شکنجه های ساواک با خون غسل شهادت می کردند.
و بر منبرش کاهنان معبد بوسیدن دست فرح،کودتای28 مرداد،کاپیتولاسیون، جدایی بحرین و ظلم شاه را توجیه می کردند و یا مقدس مابان بر جدایی دین از سیاست می کوبیدند.
حج بود ولی در حج ابراهیمی، تبر برائت پدرت بر گردن بت استکبار و استبداد نمی خورد چرا که خود پهلوی بت استبداد و رقاصه استکبار و اسرائیل بود و دشمن فلسطین و مظلوم.
پسرم قانون کشف حجاب میراث شوم پهلوی بود. پدرت انقلاب کرد تا بهای تحصیل و پیشرفت مادرت و ناموست برهنگی نباشد.
عزیزم اربابان کازینو و رقاصه های محل حرمت داشتند ولی به دروغ به تو گفته اند که ناموس غیور محلت حرمت داشت.
پسرم تکیه و دسته بود ولی مرحوم شریعتی زیبا می نویسد:
در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬میگریند!
پسرعزیزم: نیاز نیست برای بی نمازی ، بیزاری از حج ، ترس از پلیس پرخاش کنی و لگد زدن قهری به شکم مادرت را مذمت کنی..
نازنینم بخشی از اینها نشانه هایی از لگدزدن فرهنگ غربی دشمنان اسلام و حامیان دیروز پهلوی به ایمان جوان عزیزم است که قهری هم نیست.
پسرم کار شیطان ابلیس و شیطان بزرگ سیاه نمایی و ناامید کردن است.
پسرم این فراز از وصیت نامه امام راحل بارها بخوان:
آقایان اگر توقع دارید كه در یك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالی متحول شود یك اشتباه است ، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه ای روی نداده است و نخواهد داد. و آن روزی كه ان شاءالله تعالی مصلح كل ظهور نماید، گمان نكنید كه یك معجزه شود ویكروزه عالم اصلاح شود؛
پسرم اکنون:
از تصاویر همت ها و کاوه های دیروز و شهدای جوانان مدافع حرم درس مردانگی و همت بگیر..
از دختران عفیف و پسران غیور ولایی درس عفت و غیرت بیاموز
از جماعت جوانان معتکف درس:دینداری
از شهریاری ها و احمدی روشن ها و کاظمی آشتیانی درس: علم آموزی
از حسن تهرانی مقدم درس:ما می توانیم
از قندچی ها و جوانان انقلابی که کم هم نیستند درس: استکبارستیزی
از رهبرت درس:آزاداندیشی و بصیرت
از عاقبت فتنه گران، روشنفکرنمایان و صادق هدایت ها:درس عبرت!
از شاهرخ ضرغام درس:توبه
از رسول ترک ها :درس وفاداری وعشق به امام بیامرزد
باز باران..
با ترانه
دارد از مادر نشانه..
بوی باران..
بوی اشک مادرانه
پر ز ناله
کودکی با مادری پهلو شکسته
سمت خانه..
کوچه ها و تازیانه
گریه های کودکانه
حمله ی نامرد پَستی وحشیانه
تازیانه تازیانه. .
پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه..
باز باران.
دانه دانه ،حیـدرانه
بی صدا و مخفیانه
آه ، از غسل شبانه
زینبــانه
لرزه افتاده به شانه
پشت تابوتی روانه
بـــــاز بـــاران
باز . . .
ایام فاطمیه را تسلیت عرض میکنم
#حاج_میثم_مطیعی که در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، در میدان آزادی زمزمه شد.
خطر هست اما خطرها ز خانه است
تبر نه که ما را خطر موریانه است
خطر فقر و تبعیض و ننگ فساد است
خطر سستی پایه اعتماد است
خطر ویژه خواران، نجومی بگیران
خطر مفسدان و به دنیا اسیران
تعارف نداریم با خود برادر
چرا چشم بندیم بر درد آخر؟
تعارف نداریم دور از عدالت
فقط جسم بی روح مانَد به نهضت
خطر آه جانسوز بی خانمان هاست
خطر خواب بی موقع پاسبان هاست
خطر زخم شلاق بر کارگرهاست
خطر شرم دست تهی پدرهاست
خطر بی عمل های در حرف مانده ست
خطر کولهبرهای در برف مانده ست
خطر غفلت از پرچم یاحسین است
خطر دوری از رسم پیر خمین است
خمینی چنان بود دیدید یاران
ضریح خمینی است صحن جماران
حسینیه سادگی مرقد اوست
همان خانه های گلی گنبد اوست
دل خلق محروم صحن خمینی است
الا اهل عالم خمینی حسینی است
مبادا از آن سادگی دور مانیم
مبادا مبادا که مغرور مانیم
وگرنه در این خانه بیگانه هستیم
خود ما بلایای این خانه هستیم
فراموشی آرمان فتنه ماست
همین حسرت آب و نان فتنه ماست
مبادا شود آرمان هایمان گم
به عدل علی دل سپردند مردم
علی با برادر هم آن کرد یاران
که نهج البلاغه گواه است بر آن
برادر! نهاد آهن داغ، حیدر
به رسم عدالت، به دست برادر
اگر بر سر عهد اول بمانیم
در این معرکه تا به آخر برانیم
وگر بازگردیم بیچاره گردیم
در آوارِ وَهم خود آواره گردیم
خدایا به داغ دل شعله نوشان
به فریادهای بلند خموشان
که از عهد خود با ولی برنگردیم
از آیین و راه علی برنگردیم
که مثل علی انقلابی بمانیم
به عشق ولی انقلابی بمانیم
خدایا نگهدار تو رهبر ما
به حق دل فاطمه مادر ما
✅ شاعران: علی محمد مودب و محمد مهدی سیار
شناسنامه امام
تولد مهر 1279
1281/11/20 شهادت پدر
1283/2/19 قصاص قاتل پدر
1297 رحلت مادر
1299/12/3
شروع زندگی طلبگی در اراک 1300 ورود امام به قم
1341/8/15 تلگراف امام به نخست وزیر آن زمان به عنوان اعتراض به تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی
1341/11/2 تحریم رفراندوم فرمایشی شاه
1342/2/28 اطلاعیه امام در رابطه با ایام محرم خطاب به وعاظ
1342/3/13 سخنرانی تاریخی امام در مدرسه فیضیه در عصر عاشورا
1342/3/15 دستگیری شبانه امام توسط ساواک و انتقال به تهران
1343/1/18 آزادی امام از زندان و بازگشت به قم 1343/8/4 سخنرانی امام درباره طرح کاپیتولاسیون
1343/8/21 اقامت در بورسا
1344/7/16 انتقال از بورسا به عراق امام خمینی
1346/1/27 نامه سرگشاده امام به هویدا نخست وزیر شاه و هشدار نسبت به کارهای مستبدانه رژیم
1348/3/7 شروع تدریس ولایت فقیه در نجف
1350/2/6 سخنرانی امام در محکومیت جشن های 2500 ساله یوم الله 22 بهمن
مقدّمه
روز 22 بهمن 57 نیز روز نجات ملت ایران از چنگال طاغوتیان زمان، روز آشکار شدن نعمت بزرگ الهی; یعنی، استقلال و آزادی بود. این مسلم است که هر ملتی تا از وابستگی ها نجات پیدا نکند و از چنگال اسارت و استثمار آزاد نشود، نمی تواند نبوغ و استعداد خود را آشکار سازد و در راه «الله » که راه مبارزه با هر گونه شرک و ظلم و بیدادگری است، گام نهد. یادآوری 22 بهمن یادآوری یوم الله 22 بهمن; یعنی، یادآوری رشادت ها و فداکاری ها و شهادت طلبی های ملتی منسجم و خداجوی و پیرو ولایت و رهبری که با ایثار خون خود ثابت کرد که «خون بر شمشیر و حق بر باطل پیروز است.» یادآوری 22 بهمن; یعنی، یادآوری تجلی حکومت الله در روی زمین، روزی که برنده ترین سلاح معنوی; یعنی، ایمان، پیروزی آفرید. روزی که کلمه توحید در وحدت کلمه به دست آمد و در نتیجه اعتصام به «حبل الله » رژیم ستمشاهی دوهزار و پانصد ساله طاغوتیان به زباله دانی تاریخ سپرده شد و ثابت کرد آوای «الله اکبر» از رگبار «مسلسل » قوی تر و نیرومندتر است. 22 بهمن به ما آموخت که در مبارزه با دشمنان اسلام، فقط باید بر خدا تکیه داشت گرچه دست از سلاح تهی باشد. و وابستگی به شرق و غرب هرچند به سلاح های مدرن مجهز باشند، در برابر نیروی هماهنگ مردمی که با سلاح ایمان مبارزه می کنند، بی اثر است. تداوم 22 بهمن تداوم پیروزی ها، حاصل تداوم رمزهای پیروزی است. زیرا هرگز خداوند متعال نعمتی را که به قومی عطا فرمود، از آن ها باز پس نمی گیرد، مگر آن ها خود از نگهداری آن دست بر دارند. متن کامل در ادامه ی مطلب ادامه مطلب + نوشته شده در دوشنبه پنجم دی ۱۳۹۰ساعت 19:11 توسط حسین | یک نظر انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی پیروزی انقلاب اسلامی ایران شروع عصر تازه ای در تاریخ ایران به شمار می رود.کشوری که چندین هزار سال تحت سلطه ی شاهان و استعمارگران قرار داشت از بند زنجیر اسارت رها شده و سرنوشت آن را مردم مسلمان و انقلابی رقم زدند.در یک کلام،ظهور انقلاب اسلامی ایران حاصل زحمتهای اولیای دین برای اجرای قوانین اسلام و برپایی حکومت عدل الهی بود. ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی ایران که بدون وابستگی به شرق و غرب در 22 بهمن 1357 ه.ش،به پیروزی رسیده بود،معادلات سیاسی استکبار جهانی را بر هم ریخت.انقلابی نوپا که کانون توجه سیاستمداران و عموم مردم جهان شد.(انقلاب سالهای 1978،1979 (1357) و پیامدهای آن برای نخستین بار در خلال 25 سال،توجه وسیع همگانی،همراه مقدار زیادی سرگردانی و ابهام را نسبت به ایران جلب نمود.این انقلاب حتی با الگوها و انتظارات کسانی که به نسبت خوبی از اوضاع ایران مطلع بودند،نیز سازگار نبود.) بی شک،چنین حادثه ای بزرگ،مسایل بی شماری در پی داشت،چنان که برخی،روزهای انقلاب را در مقابل تحولات سالهای اولیه ی بعد از پیروزی ناچیز می شمارند.انقلاب اسلامی ایران در عمر کوتاه خود مراحل متعدد و سرنوشت سازی را سپری کرده است.برای آشنایی بیشتر،این روزها را در دورانهای زیر مورد مطالعه قرار می دهیم. از پیروزی انقلاب تا استعفای دولت موقت دولتی که با حکم امام خمینی – رحمت الله علیه – در تاریخ 15/11/1357 به نخست وزیری مهندس (مهدی بازرگان) تشکیل شده بود،با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن،با عنوان (دولت موقت انقلاب اسلامی) اداره کشور را به دست گرفت. فرمان نخست وزیری مهندس بازرگان شامل مأموریتها و مسؤولیتهای زیر بود. 1. (در انتصاب مسؤولین دولتی روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص درنظر گرفته نشود. 2. انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره ی تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی. 3. تشکیل مجلس خبرگان جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید. 4. انتخابات مجلس نمایندگان ملت.) دولت موقت به دلیل گرایشهای لیبرالیستی و میانه روی،نه تنها در جهت انجام فرمان حضرت امام گام بر نمی داشت،بلکه بر موضع حزبی اصرار می ورزید.به عنوان نمونه می توان به ترکیب کابینه ی دولت موقت و برخورد با نهادهای انقلابی اشاره کرد. رفراندم عمومی در روز دوازدهم فروردین 1358 ه.ش برای تعیین نظام حکومتی ایران اسلامی برگزار شد و 2/98 درصد افرادی که واجد شرایط بودند،به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.امام خمینی – رحمت الله علیه – در اعلامیه ای به این مناسبت فرمود: (صبحگاه دوازده فروردین که روز نخستین حکومت الله است از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگهدارند.روزی که کنگره های قصر 2500 ساله حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.) عرصه ی سیاسی ایران در فاصله پیروزی انقلاب تا استعفای دولت موقت شاهد حوادث گوناگونی بود.از فردای پیروزی،دهها دسته و گروه در مناطق مختلف خودنمایی کرده،هرکس برای خود ایدئولوژی و آرمانی را اعلام کرد.گروههای معارض انقلاب- گروهکها- با الهام از استکبار جهانی در صدد سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی بودند.عمل کرد (حزب دموکرات) و (کومله) در کردستان،(منافقین) سازمان مجاهدین خلق در تهران و شهرهای …
22 بهمن _ انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید و مردم انقلابی، اداره حکومت کشور را به دست گرفتند.سال 1357 در حالی آغاز شد که صدای مهیب انفجار خشم مردم که از 19 دی سال 1356 در قم آغاز شده بود از تبریز، یزد، جهرم، کازرون، تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، رفسنجان، همدان، نجفآباد و سایر شهرهای ایران به گوش شاه و آمریکا میرسید. در ادامه مهمترین اتفاقات و رویدادهای 2 روز منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (21 و 22 بهمن سال 1357) به روایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی برشمرده شده است:
21 بهمن سال 1357: • با آغاز درگیری مسلحانه، پرسنل انقلابی نیروی هوایی برای تسلیح مردم در ازاء کارت پایان خدمت سربازی، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار میدادند. • درساعت 5/4 بعدازظهر کلانتری تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم ـ سقوط کرد و مردم و گاردیها در این زدو خورد چندین کشته و مجروح داشتند،از این پس، کلانتریها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط شدند. • فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتریها و پادگانها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزایش داد. یعنی مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند. ادامه دارد……
احاديث عن الامام المهدي(عجله الله تعالي فرجه الشريف)
أکثروا الدعاء بتعجيل الفَرج فإنَّ ذلک فرجُکُم
ای شیعه ما
براى تعجيل فَرَج زياد دعا كنيد، زيرا همين دعا كردن، فَرَج و گشايش شماست.
منابع:الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) / ج 2 / 471 / احتجاج الحجة القائم المنتظر المهدي صاحب الزمان صلوات الله عليه و على آبائه الطاهرين ….. ص : 461الوافي / ج 2 / 425 / بيان ….. ص : 419بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج 52 / 92 / باب 20 علة الغيبة و كيفية انتفاع الناس به في غيبته صلوات الله عليه ….. ص : 90
در مراسم جشن تکلیف دانشآموزان
بسماللهالرّحمنالرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید نوجوانان عزیز؛ فرزندان سالم و باهوشِ امروزِ این ملّت و انشاءالله مردان و مدیران ادارهکنندهی کشور فردا. تبریک عرض میکنم به شما فرزندان عزیز، نوجوانان عزیز بهخاطر ورود در حیطهی تکلیف الهی و جشن تکلیف.
اوّلین چیزی که باید توجّه بکنیم، این است که جشن تکلیف یعنی چه؟ جشن تکلیف یعنی اینکه نوجوان به مرحلهای رسیده که این قابلیّت را پیدا کرده که خدای متعال با او حرف بزند. تکلیف یعنی مأموریّتی که خدای متعال به شما میدهد که اگر این مأموریّت را به بهترین وجهی انجام بدهید، زندگی شخصی خودتان و زندگی خانوادگی و زندگی اجتماعی را به خوشبختی نزدیک میکنید؛ این معنای تکلیف است. تکلیف یعنی مأموریّت الهی. انسان تا وقتیکه به مرحلهی تکلیف نرسیده، قابلیّت این را ندارد که با خدای متعال حرف بزند یا خدا با او حرف بزند و به او مأموریّت بدهد. وقتی شما به تکلیف میرسید، معنایش این است که این لیاقت را، این قابلیّت را، این شخصیّت را پیدا کردهاید که خدای بزرگ، آفرینندهی جهان و انسان، شما را مخاطب قرار میدهد، به شما مأموریّت میدهد، شما را مورد احترام خودش قرار میدهد. جشن تکلیف درحقیقت جشن تشرّف یک انسان، یک نوجوان به ساحت لطف و توجّه پروردگار است؛ این را قدر بدانید.
دوران زندگی انسان، دوران حوادث بیشماری است. شماها انشاءالله دهها سال در این دنیا زندگی خواهید کرد، حوادثی را خواهید دید، مسائل فراوان زندگی را مشاهده خواهید کرد، آنها را تجربه خواهید کرد؛ اگر بنیهی معنوی شما مستحکم باشد، در برخورد با این حوادث، شجاعانه، سربلند و پُرافتخار به پیش خواهید رفت؛ هم افتخار دنیوی پیدا میکنید، هم افتخار معنوی و عزّت الهی پیدا میکنید؛ این از همین لحظهی تکلیف شروع میشود. لحظهی تکلیف شما و دوران بلوغ معنوی شما دوران بسیار مهمّی است.
عزیزان من، فرزندان من! من توصیه میکنم از همین حالا، از همین روزها و ماههایی که تشرّف به تکلیف پیدا کردهاید، رابطهی خودتان را با خدای متعال مستحکم کنید. عیب بزرگ دنیای مادّی غرب، قطع رابطهی انسان با خدا است؛ [برای] این است که دچار انحطاط معنوی و لغزشهای اخلاقی فراوان میشوند؛ [برای] این است که دچار نومیدی میشوند و جوانهایشان دچار سرگردانی و سرگشتگی میشوند؛ [برای] این است که روزبهروز تمدّن غرب دارد افول میکند؛ [چون] رابطهی با خدا را قطع کردهاند. راز پیشرفت یک انسان به صورت شخصی و فردی، و یک جامعه به صورت جمعی، این است که بتواند رابطهی خود با خدا را حفظ کند. ارتباطتان را با خدا حفظ کنید.
حدیث رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
وَ مَن شَهِدَ شَهادَةَ حَقٍّ لِيُحيِىَ بِها حَقَّ امرِىءٍ مُسلِمٍ اَتى يَومَ القيامَةِ وَ لِوَجهِهِ نورٌ مَدَّ البَصَرِ تَعرِفُهُ الخَلايِقُ بِاسمِهِ وَ نَسَبِهِ ؛
كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مىشود كه پرتو نور
چهره اش، تا چشم كار مىكند ديده مىشود و خلايق او را به نام و نسب مىشناسند.
من لا یحضره الفقیه ج3 ص 58 - الكافى(ط-الاسلامیه)، ج7، ص381
آخرین نظرات